معنی (افسانه یونان) یکی از سهزنی کهموهای سرشان مار , بودهو هر کس بدانها نگاه میکردسنگ میشد، زن زشت , سیما، زن بد سیما, معنی (افسانه یونان) یکی از سهزنی کهموهای سرشان مار پ بودهو هر کس بدانها نگاه میکردسنگ میشد، زن زشت پ سیما، زن بد سیما, معنی (اtsاji dmjاj) dld اx sixjd likmiاd scaاj kاc , fmbim ic ls fbاjiا j;اi kdlcbsj; kdab، xj xaت , sdkا، xj fb sdkا, معنی اصطلاح (افسانه یونان) یکی از سهزنی کهموهای سرشان مار , بودهو هر کس بدانها نگاه میکردسنگ میشد، زن زشت , سیما، زن بد سیما, معادل (افسانه یونان) یکی از سهزنی کهموهای سرشان مار , بودهو هر کس بدانها نگاه میکردسنگ میشد، زن زشت , سیما، زن بد سیما, (افسانه یونان) یکی از سهزنی کهموهای سرشان مار , بودهو هر کس بدانها نگاه میکردسنگ میشد، زن زشت , سیما، زن بد سیما چی میشه؟, (افسانه یونان) یکی از سهزنی کهموهای سرشان مار , بودهو هر کس بدانها نگاه میکردسنگ میشد، زن زشت , سیما، زن بد سیما یعنی چی؟, (افسانه یونان) یکی از سهزنی کهموهای سرشان مار , بودهو هر کس بدانها نگاه میکردسنگ میشد، زن زشت , سیما، زن بد سیما synonym, (افسانه یونان) یکی از سهزنی کهموهای سرشان مار , بودهو هر کس بدانها نگاه میکردسنگ میشد، زن زشت , سیما، زن بد سیما definition,